رضا يزدانی / ساعت 25 شبو من چه حالی كردم توی اين دو روز با آخرين آلبوم رضا يزدانی. ساعت 25 شب به نظرم يكی از بهترين آلبوم‌های اين چند سال اخير بوده. سَبك و جنس صدای يزدانی، همه‌پسند نيست و قطعاً زيادند آدم‌هايی كه حتی حاضر نيستند با غُل و زنجير! يكی از آهنگ‌های اين آلبوم رو گوش بدند ولی‌ كسانی‌كه دوست دارند صدای رضا يزدانی رو، مطمئن باشند كه اينبار نه كاری متفاوت! كه همون كارهای قبل ولی بهتر و زیباتر از قبل رو گوش خواهند داد.

خارج از ايران، قيمت يه آلبوم موسيقی و يا CD فيلم و نرم‌افزار قيمتی داره كه واسه‌ی خودش قيمتی‌يه! ولی اول، بدليل كار فرهنگی كه روی آدم‌ها شده و دوم، بخاطر قوانين سِفت و سختِ كپی‌رايت، كسی سراغ دانلود از روی اينترنت نميره. دانلودی كه برخلاف سرعتِ اينترنت توی كشور عزيزتر از جون‌مون برای يه آهنگ‌ش چند بار به اُروگـ.ـا.3م كامل جسمی و روحی نميرسيم! كه در ممالك پيشرفته، كليد اينتر رو كه بزنيم كل آلبوم، دانلود شده روی‌كامپيوترمون حی و حاضره.  

هنوز عکسه فردیـــن به دیوارشه ... هنوز پَــرسه تو لاله‌زار کارشه
تو رویـاش هنوزم بلیـط می‌خره ... میگه این چهارشنبــه رو می‌بره
تو جیب‌هاش بلیطای بازنده‌گی ... روی شونه‌هاش کوهِ این زندگی
حواس‌ش تو سی‌سال پیش گُم شده ... دلش زخمی حرف مردم شده
سر كوچه ملی يه مـَرده، يه مـَرد ... كه سی سال پيش ساعت‌ش يـخ زده

از ديد من چند تا آهنگِ يغما گلرويی رو كه يزدانی خونده از جمله بهترين ترانه‌های اين آلبوم هستش. با چرخی كه توی سايت گلرويی زدم ديدم كوچه ملی و پيكان كه تموم حس‌های نوستاليژكی آدم‌ رو هم يهويی ورقلمبيده می‌كنه، از جمله ترانه‌هايی‌يه كه خب يغما گفته ولی قدرتی خداوند متعال! پشت جلد و روی كاور، هيچ رد و نشونی از يغما نيست!   


قهوه تلخ / مهران مديریبهرحال حفظ حقوق و احترام به كپی‌رايت، فقط به معنی اين نيست كه من بيننده و شنونده پاشم برم و آلبوم موسيقی و فيلم و سريال رو بخرم. بدور از تمام مسايل حاشيه‌ی، اتفاقاتی كه سر خريد سريال قهوه تلخ مهران مديری افتاده رو بايد منشاء خيری دونست برای اينكه اين قضيه داره كم‌كم جا ميوفته و مردم به اين نتيجه رسيدند كه با خريد اين آثار كمك بسيار بزرگی به هنر و هنرمندِ اين مملكت می‌كنند ولی آقای مديری و رضا يزدانی عزيز و بقيه‌ی دوستان هم بايد بدونند كه همين ايرانی كه پول داده و CD رو خريده، همون ايرانی هستش كه انواع دوز و كلك رو بلده ولی اومده و با رضا و رغبت، اينبار نه كپی كرده و نه دانلود.

بله، اين ايرانی اونقدر زرنگ و باهوش و باسواد هست كه بخواد آبروريزی كنه بابت ترانه‌ی قديمی كه مديری می‌خونه و برخلاف گريه زاری اول سريال بابت اينكه جون مادرتون اين سريال رو كپی نكنيد، هيچ اشاره‌ی به خواننده اين اثر نمی‌كنه. اين ايرانی وقتی می‌بينه فلان آهنگ، شعر بسيار زيبايی داره خب توی اينترنت سرچ می‌كنه و می‌بينه بله، شعر يغما هست و اسم يغما نيست.

بهرحال با تمام زيبايی آلبوم ساعت 25 شب و هر چقدر هم كه امروز بين يزدانی و گلرويی اختلاف وجود داشته باشه، اين توقع هست كه اسم يغما و ديگر ترانه‌سراهای اين كار مشخص باشه، نه اينكه فقط برای رفع مسئوليت، اسم يه سری آدم‌ رو بصورت فـَلّه‌ی پشت جلدِ آلبوم بنويسيم.  

[در همين رابطه]

نـاتور، اتاق يخ‌زده

تجربه‌های آزاد، كی فكرشو می‌كرد؟ 

انتقاد تند و تیز یغما گلرویی به رضا یزدانی، سایت موسیقی ما