Jet Lackاز اين درد و بلاهای شيكِ خارجی گرفتم! Jet Lag دست از سَرم برنمی‌داره. هيچ‌وقت اهل اين قر و ف‍ِرها نبودم كه وقتی بعدِ 24 ساعت پرواز به مقصد می‌رسيدم چنان شب رو به صبح می‌رسوندم كه گويی از باغچه‌بيدی تا سه راه شكوفه رو قدم زنون رفتم!

شايد صاحبخونه دچار ترس و استرس و بی‌خوابی ميشد ولی قطعاً من عينهو بچه‌یی ساكت و آروم، سر بر بالين می‌گذاشتم و خيلی راحت می‌خوابيدم.

ساعتِ بيولوزيكی بدن‌م بهم ريخته. GMT  نميدونه خودش رو با كدوم طول و عرضِ جفرافيايی تنظيم كنه. اسير و سرگردون مونده بين تهران و لندن؟ سيدنی و لس آنجلس؟! ناهماهنگی بين هيپوتالاموس و بهم ريختن ملاتونين باعث شده بدن گـُه‌گيجه بگيره. از قرار معلوم كاری‌ش هم نميشه كرد جز اينكه آدم توی هوای باز يه كمی قدم بزنه و با طبيعت، بيشتر رفيق بشه. فكر كنم اگه زودتر ورزش و دويدن رو شروع كنم اين "جت لك" بی‌‌خيال تن و بدن‌م بشه.

شكر خدا دكتر اينجا زياد داريم و عينهو مسير پرواز امارات نيست كه دوستان با كامنت و ايميل مدعی شدن بنده در اين مورد دروغ ميگم كه نمی‌‌دونم آخه چی اين وسط گير من مياد كه اگه هواپيما از آفريقا اومده باشه مثلاً من بخوام چُسی بيام و بگم كه از اروپا اومده! والله بخدا مسيرهايی رو كه هواپيما از بالای كشورها رد ميشن رو من جزء كشورهايی كه رفتم منظور نمی‌كنم و اتفاقاً هدف بعدی سفر به قاره آفريقاست!

آره می‌گفتم، خوشبختانه حضور اطباء در اينجا زياده و می‌تونند صِحه بذارن بر حرف‌های‌ من كه نگرانی و یبوست، سَردرد، گلاب به روتون حتی‌ يه وقتهايی اسهال‌های شديد سونامی شكل! كه بشر از كنترل آن ناتوانه و همچنين زودرنجی از علايم Jet Lag هستش. و حالا اين می‌تونه بهونه‌ی بسيار خوبی باشه دستِ من كه حمله كنم و گاز بگيرم و وقتی طرف اعتراض كرد بگم، زودرنج شدم. جت لك شدم. می‌فهمی جت لك!

برای‌ ما آقايون شايد اين جت لك به اندازه‌ی همون دردهای ماهيانه و بهم ريختن هورمون‌های شما خانم‌ها بتونه بهونه‌ی خوبی باشه برای دريدن و پريدن و جهيدن!