استانبول / ترکیه:: این حضور مستمر شبانگاهی من در اینترنت و آپدیت کردنِ وبلاگ در این موقع از شبانه‌روز (ساعت پُست مطلب موید این نکته است!)، قطعاً نشون‌دهنده‌ی این حقیقت است که روشنفکر جماعت که من‌! هم جزء آن گروه باشم بجای شرکت در مجالس لهو و لعب و مراکز فسق و فساد و بار و دیسکو و نایت‌کلاب و خوردن و دیدنِ چیزهای آن‌چنانی، وقت خودش رو صرف امور خیر و مسایل فرهنگی می‌کنه.

در حالی‌که دوستان تا خـِرتناق! شام آخر رو هم میل کرده و آماده شدن برای رفتن به دیسکو، بنده بسانِ هر شب به اطاقم اومدم و بعد از کشیدنِ یک‌و‌نیم متر نخ دندون اُرال‌_‌بی برای بیرون آوردن گوشت‌های گوسفندِ کباب شده از لابه‌لای دندون‌هام، الان در خدمت شما هستم.

:: انگاری موبایل برای ما ایرانی‌ها بجز مزاحمت و دردسر و یا پیغام‌های ملال‌آور و عذاب و مرگ! چیزی به ارمغان نمیاره. چند نفری از دوستان که با هم راهی سفر شدیم، تقریباً همگی موبایل‌هاشون خاموش و یا توی همون تهران گذاشتن و اومدن. یکی دو نفری هم که روشن کردن واقعاً بنا به ضرورت بوده. بدور از بحثِ هزینه که قاعدتاً برای کسی که توی یک هفته، حداقل دو میلیون خرج سفرش می‌کنه، رومینگ 30-40 هزار تومنی هیچ هزینه‌ی به‌حساب نمیاد، انگاری هیچ یک از دوستان مایل نیست که در ایام سفر هیچ خبر سیاسی، اجتماعی و یا حتی قوم و خویشی از ایران داشته باشه. شاید بد نباشه جامعه‌شناسان بررسی کنند این پدیده‌ی اجتماعی رو!

ترکیه:: بنظرم ترکیه با تمام هزینه‌هایی که برای پیوستن به جامعه‌ و کشورهای اروپا کرده و پُزی اروپایی بودنی که به کشورهای بدبخت بیچاره دور و بَرش میده، ولی هنوز بطور اساسی فاصله داره با کشورهای اروپایی مُدرن.

هیچ شکی نیست که توی این چند سال که ما خوابیدیم در بادِ کوروش و داریوش و قوم ماد و آریایی و افتخارمون هنوز به سَر ستونِ تخت جمشیدِ میخ شده در موزه لوور پاریس بوده، ترکیه در بسیاری از امور پیشرفت بسیاری کرده ولی این دلیل نمیشه که این کشور رو مساوی با کشورهای اروپایی بدونیم که بنظرم هنوز هم ملّت، فرهنگ و شرایط اجتماعی تُرک‌ها بطور اساسی گیر کرده توی اون قسمت آسیایی‌نشین.