بزرگ‌تر که می‌شی، جوابِ خیلی از سوال‌های اساسی زندگیت رو پیدا می‌کنی. بَحثِ عدد و رقم‌های شناسنامه نیست، بحثِ شمسی، قمری و میلادی بودن سِن و سال نیست، بحثِ متولدِ ماه فلان و بیسار نیست، که فراز و نَشیبِ و بازی‌های زندگی، خودش خوب می‌دونه کارنامه رو کی بده دستت و مُهر قبولی رو بزنه پای اون و بفرستدت کلاس بالاتر.

و حالا، حالایی که به تعدادِ تمومِ کارهای مُهم زندگی، نَخی رو گره زدیم به یکی از انگشت‌های دستِ راست‌مون، عینهو پنجره‌ فولادی‌ که قرار نیست شفا بده، و حالا، حالایی که خوردنِ هیچ کدوم از سبزیجات، میوه‌ها، اُمگا3، گوجه‌فرنگی، ماهی ساردین و کلم بروکلی باعث نشده تا حافظه‌مون تقویت بشه و خیلی وقته فراموش کردیم همه‌ی کارهای مهمِ زندگی رو، شاید به جوابِ یه سری از سوال‌های اساسی زندگی رسیده باشیم.

و حالا، حالایی که این‌جا نشستیم، یکی از همین روزهای پاییزی سالِ نود‌ویک، خنده‌دار نیست پرسیدنِ این سوال که: «علم بهتر است یا ثروت»؟!