گروهی آمریکایی، در ایرلند مشغول فیلمبرداری فیلم جدیدشون هستند. چارلی و جیک، مردانِ سَرخورده و خسته‌ی ایرلندی به همراه بعضی از اهالی روستا به‌عنوان سیاهی‌لشگر و در ازای گرفتن مبلغی پول، جلوی دوربین ظاهر میشن. آدم‌هایی که همه‌شون به‌دنبالِ شهرت و اعتبار و معروف شدن هستند و رویای آمریکا و هالیوود دارند که ناگهان «شان» خودش رو تو آب غرق و خودکشی می‌کنه تا گروه برای ادامه‌ی فیلمبرداری دچار مشکل بشه و...

این شب‌ها در ایرانشهر نمایشِ «سنگ‌ها در جیب‌هایش» با بازی «پارسا پیروزفر» و «رضا بهبودی» در حالِ اجراست. این دو بارها و بارها در نقشِ شخصیت‌های متفاوتِ زن و مرد، مقابل هم ظاهر می‌شن و این تغییر اون‌قدر خوب و آروم و به‌جا انجام میشه که تماشاچی از دیدنش لذت می‌بره.

نمایش دکوری بسیاری ساده داره که گوشه‌ی اون اتاقِ تعویضِ لباس‌هاست. صفحه‌‌ی بزرگ و اسکرینی به شکل و شمایلِ فیلم‌های صامتِ سینما، کمک می‌کنه تا فضاسازی بهتر انجام بشه. متن و نوشته‌ی خوب با بازی‌های مناسب و خلاقانه باعث شده تا «سنگ‌ها در جیب‌هایش» کاری خوب و به‌یادموندنی بشه.