خبر كوتاه است!

یکی از فرمانده‌هان ایستگاه فضایی بین‌المللی فاش ساخت که فضانوردان از انجام 3كث در فضا منع شده‌اند.

این سخنان را آلن پوین دکستر (که به تازگی فرمانده‌هی یکی از ماموریت‌های شاتل را بر عهده داشته است) در جمع خبرنگاران در توکیو عنوان کرد. وی در پاسخ به پرسش خبرنگاران در ارتباط با انجام سـ.ـکـ.ـس توسط فضانوردان گفت: "ما گروهی حرفه‌ای هستیم. ما با احترام با یکدیگر رفتار می‌کنیم و روابط کاری فوق‌العاده با هم داریم. روابط خصوصی برایمان اهمیت ندارد و نخواهد داشت".

با توجه به افزایش زنان فضانورد و پیوستن آنها به فضانوردان مرد برای انجام ماموریت‌هایی فضایی، فرمانده‌هان ناسا می‌بایست خود را برای مواجه با احتمال اینکه تمایلات زمینی در فضا، بین فضانوردان حاکم شود، آماده کنند.

پزشکان نیز معتقدند با توجه به خطرات احتمالی که نوزدان را تهدید می‌کند، باید مانع انجام ثکـ.ـس توسط فضانوردان در ماموریت‌های فضایی شد. البته بی‌وزنی در فضا مشکلاتی را برای فضانوردان جهت انجام ثكس ایجاد می‌کند و شخص سومی برای اینکه پوزیشن Cکس فضانوردان را تنظیم نماید، مورد نیاز است.

*********

قطعاً فارغ از تمام تابوهايی كه اين فعل‌و‌انفعال (كه حتی من از ترس فيل‌تر شدن جرات نوشتن اسم‌ش رو هم ندارم) داره اين موضوع می‌تونه آدم رو به تفكر بندازه. تفكر در رابطه با اينكه آدم‌هايی كه اون سَر دنيا نشستن، دارن به چی فكر می‌كنند و زندگی رو از چه زاويه‌ای نگاه می‌كنند. دغدغه‌هاشون چيه. روابط و نيازهای انسانی رو كه ما توی پايتخت و ميدون بهارستان، بيخ تا بيخ سَر می‌بريم و بكل منكر می‌شيم رو اون‌‌ها حتی توی سفر به كره ماه و مريخ هم بخوبی می‌بينند و اين خواسته‌ها رو لمس می‌كنند و حالا هم دنبال برطرف كردن مشكلات به بهترين شكل ممكن هستند.

نميشه از اين غرايز طبيعی گذشت. غرب هم سال‌ها و قرن‌ها تلاش كرد تا ببُره جاهای برجسته‌ی زن و مرد رو! ولی موفق نشد. بايد سر تسليم فرود آورد هم در برابر اين! و هم در برابر نيازها و خواسته‌های انسانی. نميشه فاكتور گرفت اين انرژی‌يه رو كه وقتی قرار باشه سرش رو بگيری، طغيان می‌كنه و ميزنه و همه‌ی طبيعت رو خراب و ويران می‌كنه و حالا ناسا علاوه بر اينكه سفينه و شاتل و آدم می‌فرسته به فضا، تلاش می‌كنه تا تعادل درست و منطقی هم برقرار كنه بين فراز و فرودهای نيازهای آدمی. اونهم نه روی زمين، كه بـَر سياره‌ی مشتری. كنار دست اورانوس. توی مسير جاده‌ی شيری. يعنی همون جايی كه خورشيد مذاب می‌كنه همه‌ی ورا و ماورا رو، آدميزاد ميل به روابط آنچنانی داره. اَللهُ اَكبَر.

مدتی‌يه كه اين چند خط نوشته‌ی بالا، بد جوری ذهن‌م رو درگير كرده. ما كجا و اون‌ها كجا توی تك‌تك اين واژه‌ها عينهو وزغ زده بيرون و داره با تمسخر نگاه‌مون می‌كنه. و چقدر سرپوش گذاشتيم. چقدر نديديم. چقدر ديديم و خودمون رو زديم به كوچه‌ی علی چپ. توی اين فرهنگ و مملكت، كوچه‌ی علی چپ شلوغتر از تمام اتوبان‌های آمريكاست!

هست. وجود داره. قد می‌كشه و جلوش رو كه به اشتباه بگيری تنوره می‌كشه عينهو اژدها. پس حالا كه نميشه سرش رو بُريد، بايد راه‌های درست و منطقی برطرف شدن اين نياز رو پيدا كرد.